عضو اطلاح طلب شورای شهر تهران با بیان اینکه نقدهای جدی به آقای روحانی در حوزه اجتماعی دارم، گفت: انتظار از روحانی این است که از مدیران متخصص در امور مختلف استفاده کند.
به گزارش وبسایت مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵؛ فاطمه دانشور عضو شورای شهر تهران در گفتگویی به نقد و بررسی عملکرد اجتماعی دولت روحانی پرداخت که مشروح آن به شرح زیر است:
شما یکی از اعضای لیست اصلاحطلبان در شورای شهر تهران هستید، با گذشت سه سال از عمر شورای چهارم آیا اعضای این لیست توانستهاند به اصول کار تشکیلاتی و گروهی پایبند باشند؟
در شورای شهر تهران، فراکسیون اصلاحطلبان تشکیل شد که رئیسش آقای احمد حکیمی پور است و نقطه قوت این فراکسیون دقیقا همین پایبندی اعضا به اصول کار تشکیلاتی است و جز یک نفری که از ابتدا راه خودش را از اصلاحطلبان جدا کرد، بقیه اعضا تاکنون یکدست عمل کردهاند و در جلسات مستمر فراکسیون، موضوعات روز مورد بررسی قرار میگیرد و تقریبا در تصمیمات نظر واحد ارائه میشود و به این لحاظ معتقدم که در بحث احترام به اصول کار تشکیلاتی، شورای شهر تهران منسجمتر از مجلس عمل کرده است. در مجلس شاهد ریزشهای غیرمنطقی بودیم و این یعنی اینکه برخی از اعضای راه یافته به لیست اصلاحطلبان تمرین کار تشکیلاتی نداشتند و پس از کسب کرسی نمایندگی، خود را جدا کردهاند که البته مردم این مسائل را فراموش نمیکنند و در انتخاباتهای بعدی از کسانی که به تشکیلات خود پشت پا زدهاند، حمایت نخواهند کرد.
اعضای لیست اصلاحطلبان شورای شهر با فردی که مخالف نظر تشکیلات رفتار کرد، برخورد قاطعی نکردند، دلیل این امر چه بود؟
در کلیت برخورد شد و من به عنوان فردی بودم که اظهارنظرهای تندی را علیه این عضو انجام دادم. چرا که معتقدم برخلاف این نظر که در دنیای سیاست اخلاق حاکم نیست، معتقدم که اتفاقا اخلاق باید حاکم باشد، زیرا ما از سرمایه اعتماد مردم استفاده میکنیم و پسندیده نیست که در این عرصه غیر حرفهای و غیراخلاقی رفتار کنیم. همچنین معتقدم که یکی از ضعفهای بزرگ اصلاحطلبان این است که نتوانستهاند به اندازه کافی نیرو تربیت کنند و به آنان اصول کار تشکیلاتی و سیاسی را بیاموزند و در پستهای سیاسی از آنان استفاده کنند، به همین دلیل شاهد حضور افرادی در لیست اصلاحطلبان هم در شوراها و بیشتر در مجلس بودیم که با ورود به عرصه قدرت، پشتوانه آرای خود را فراموش کردند و یادشان رفت که مردم نه به آنها که به تفکر اصلاحطلبی رای دادهاند و رسالت آنان پیاده کردن این تفکر است.
انتخابات شوراهای شهر پنجم نزدیک است، شواری هماهنگی اصلاحطلبان با اعضای شورای شهر جلساتی را برگزار کرده است یا خیر؟
جلساتی قطعا برگزار شده است، از جزئیات آن اطلاعی ندارم. چون در حال حاضر جلسات در درون شورای هماهنگی اصلاحطلبان برگزار میشود و آنان به دنبال سیاستگذاری و برنامهریزی برای انتخابات هستند.
از تعامل شهردار تهران با شورای شهر و به ویژه فراکسیون اصلاحطلبان رضایت دارید؟ و اینکه آیا او توانسته بخشی از مطالبات نمایندگان شورا را تامین کند؟
شهردار در ظاهر برخی از برنامه را تایید میکنند اما در عمل همان کاری را انجام میدهد که خودش به آن اعتقاد دارد. بدین معنی که در جلسات صحبتهای ما را تایید میکند اما در عمل کاری از پیش نمیرود. حداقل در حوزه اجتماعی این تعامل دوسویه نبوده است. در بحث کودکان کار انتظار داشتم در سالهای اول شورا، بانک اطلاعاتی کودکان کار به صورت علمی و کارشناسانه تهیه شود اما تاکنون چنین نشده است. همچنین طرح مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی را در همان ماههای اول ورود به شورا، ارائه کردم که هنوز منتظر تهیه لایحه شهرداری هستیم. بحث اسکان مادران و کودکان معتاد و توجه به آسیب دیدگان اجتماعی را در برنامه پنج ساله شهرداری تهران گنجاندم ولی در عمل کاری انجام نشده است. این در حالی است که در شورای شهر تهران تیم کاشناسی قوی و تخصصی وجود دارد که همه طرحها را کارشناسی میکند و وقت بسیاری در تهیه طرحها صرف میکند اما در عمل اقدام مثبتی انجام نمیشود.
درباره تعامل دولت و به ویژه شخص روحانی و کابینهاش با شورای شهر تهران چطور، آیا دولتی که پشتوانه اصلاحطلبی دارد توانسته است در مسیر تعامل بیشتر با شما عمل کند؟
نقدهای جدی به آقای روحانی در حوزه اجتماعی دارم اما با این حال معتقدم که اتوبوس کشور در دوره احمدینژاد به سمت دره در آستانه سقوط بود، آن هم با سرعت بالا، اما روحانی ترمز دستی را کشید و نگذاشت اتوبوس به ته دره سقوط کند. البته فعلا فقط ترمز را کشیده و باید بتواند اتوبوس را بیاورد در جاده و با شتاب بیشتری چنین کند. باید تاکید کنم که مردم ما نشان دادهاند که حمایتگرهای خوبی هستند و از اصلاحات هم تاکنون به خوبی حمایت کردهاند. اما اگر زمانی با این پشتوانه روی کار بیاییم و قدردان نباشیم و در جهت تحقق خواستهای مردم حرکت نکنیم این آسیبزاست و ممکن است مردم را دلسرد کند. با اینهمه معتقدم که این به مصلحت اصلاحطلبان است که در دوره بعد انتخابات هم از روحانی حمایت کنند و آقای روحانی هم باید در این یک سال باقی مانده و دوره بعد مراوده و تعامل با اصلاحطلبان را پیشه کند و درصدد رفع مشکلات کشور برآید و اتوبوس را به سمت توسعه و پیشرفت کشور حرکت دهد.
عملکرد دولت روحانی در بحث زنان و با توجه به مطالبات جامعه زنان از دولت تدبیر و امید را چگونه ارزیابی میکنید؟
یکی از نهادهایی که بحث مطالبات زنان در دولت را پیگیری میکند،«معاونت امور زنان و خانواده» است که خانم مولاوردی به عنوان معاون رئیسجمهور دراین معاونت کارنامه قابل قبولی دارد. باید بگویم که مولاوردی بهشدت تحت فشار است و با کوچکترین اظهارنظری با فشار سنگینی از سوی اصولگرایان و تندروها مواجه میشود و با اینهمه تاکنون شجاعت به خرج داده و توانسته است نسبت به برخی از موضوعات حساسیتزدایی کند، اما به واقع باید گفت چنین نهادی با این بودجه و امکانات محدود قطعا تکافوی نیاز نمیکند و نمیتواند مطالبات زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور را پاسخگو باشد. بر این اساس فارغ از اینکه چه کسی بر راس این معاونت قرار دارد، این معاونت تنها میتواند با بهرهگیری از لابیهایی که با دولت و کابینه دارد، چالشهای حوزه زنان را مطرح کند و از این معاونت با این ساختار و ماهیت نباید توقع بیشتری داشت.
یکی از مهمترین مطالبات زنان از روحانی که در شعارهای انتخاباتی ایشان هم منعکس شد، فراهم کردن زمینه برای ورود زنان به پستهای مدیریتی و حضور آنان در کابینه بود که در طول سه سال گذشته محقق نشده است، این موضوع را تایید میکنید؟
این موضوع یکی از مطالبات زنان بوده و هست و در انتخابات آینده قطعا مطالبهای جدی است که روحانی باید برنامه ارائه دهد و فقط به شعارها اکتفا نکند. به ویژه آنکه برخی موضوعات و چالشها ماهیتا زنانه است و بسیاری از مشکلاتی که سرریز شده است، جنسش زنانه بوده اما به دلیل عدم حضور زنان در تصمیمسازیها و در سیاستگذاری، نتوانستهاند چالش را تشخیص دهند و راهکاری اتخاذ شود. در مسائل اجتماعی این موضوع بیشتر احساس میشود، در جاهایی که بحرانها سرریز شده اجتماعی ایجاد شده است و باید اقدامات اورژانسی و فوری صورت گیرد و این امر نگاه زنان میطلبد و چنان که در بسیاری از حوزهها زنان نقشی در برنامهریزی و سیاستگذاری نداشتهاند، چالشها روز به روز بزرگتر میشود. من معتقدم در وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و درمان و همچنین وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از آنجا که جنسشان با جنس زنان تطبیق بیشتری دارد بهتر بود که از زنان تحصیکرده، باتجربه و فعال در اداره این وزارتخانه استفاده میشد، اما در حال حاضر شاهدیم که متاسفانه بخش عمدهای از مطالبات و نیازهای زنان مورد غفلت واقع شده است و اهمیت قضیه زمانی بیشتر احساس میشود که دریابیم بسیاری از مشکلات زنان در حال زایش و تکثیر شدن است.
با توجه به پرتعداد شدن فراکسیون زنان مجلس دهم آیا این فراکسیون میتواند به عنوان نهادی موثر در طرح مطالبات زنان و سپس برنامهریزی برای حل آنها، حرکت کند؟
زنان مجلس و شورای شهر باید متوجه مسئولیت خطیر خود باشند که نمایندگی جامعه زنان را عهدهدار هستند و چشم بسیاری به آنان است. چنان که گفتم در حوزه اجتماعی بحرانهای در حال سرریز شدن وجود دارد که نیازمند اقدام فوری و به تعبیری مدیریت بحران است. اما من تا به اینجای کار و گذشت چند ماه، انفعال را در فراکسیون زنان مجلس میبینیم البته نمایندگان فعالی هم وجود دارند اما فراکسیون به عنوان یک کل به هم پیوسته، منفعل عمل کرده است و این انتظاری نیست که مردم از زنان مجلس دهم دارند.
به عنوان یکی از زنان فعال شورای شهر تهران و فعال در حوزه مسائل اجتماعی زنان، اقدامی در جهت تعامل با فراکسیون زنان مجلس دهم انجام دادهاید؟
دائما از آنان درخواست برگزاری جلسات مشترک را داشتهام اما معتقدم که هنوز در جایگاه خود تثبیت نشدهاند که بخشی از این قضیه طبیعی است، اما باید دانست که زمان اندک است و باید سریع وارد عمل شوند و میتوانیم جلسات مشترک بگذاریم و کارگروههای مشترک تشکیل دهیم تا با درک و شناسایی نیازها و چالشهای زنان، سریعتر بتوانیم راهکار ارائه دهیم. باز تاکید میکنم که زمان خدمت به مردم کوتاه است و باید با تمام توان دست به کار شویم. در غیر این صورت هزینههای مردم را بالا میبریم.
به عنوان یک فعال حوزه زنان، چه اقداماتی باید صورت گیرد تا زمینههای حضور موثر و مشارکت بالای زنان در جامعه و به ویژه در پستهای مدیریتی فراهم شود؟
باید در وهله اول بسترسازی و نهادسازیهای اجتماعی انجام شود؛ از مدرسه تا دانشگاه و سپس بازار کار. باید به زنان اعتماد به نفس دهیم. در این راه تشکلها و سازمانهای مردم نهاد میتوانند کارگشا باشند. بنابراین در ابتدا باید عزم و ارادهای در تقویت نهادهای اجتماعی ایجاد شود و لزوم توسعه جامعه مدنی مد نظر قرار گیرد. در توسعه جامعه مدنی از ظرفیت همه آحاد جامعه استفاده میشود، فارغ از جنسیت آنان. ما در کشور زنان با استعداد بسیاری داریم که در دانشگاهها و با کسب نمرات بالا رشد میکنند اما زمانی که وارد عرصه کار میشوند، شغلهای مدیریتی را مردان تصاحب میکنند و پستهای کارشناسی و کارمندی را زنان و این باعث سرخوردگی آنان میشود. تا زمانی که ارادهای در استفاده از زنان تحصلیکرده و باتجربه در جایگاههای مدیریتی وجود نداشته باشد، توسعه پایدار حاصل نخواهد شد. البته با ورود زنان به عرصه فعالیتهای تخصصی و علمی، نگاه گذشته به زنان در حال اصلاح شدن است و در آینده شاهد این تغییر نگاه خواهیم بود. در این راستا انتظار از دولت این است که این فرایند را تسریع کند.
بر این اساس مهمترین انتظاری که از دولت روحانی دارید این است که در حوزه ورود تخصصی زنان به ساختار دولت که زمینه رفع مشکلات و چالشهای زنانه را فراهم میکند، اقدام کند؟
انتظار از روحانی به عنوان فردی که مورد تایید اصلاحطلبان است این است که از مدیران متخصص در امور مختلف استفاده کند، چه مرد و چه زن. با بررسی سوابق برخی از مسئولان میشود دید که برخی پستهایی را عهدهدار هستند که مرتبط با تحصیلات و تجربیات آنان نیست، برای مثال فردی که متولی بهزیستی است تحصیلات پزشکی دارد یا معاون معاونت اجتماعی وزارت کار، فردی با تحصیلات در حوزه اقتصادی است و این باعث شده که آنان درک صحیحی از مشکلات و معضلات نداشته باشند و در نتیجه راهکارهای غلط ارائه دهند که هزینههای کشور را بالا میبرد. همچنین این مساله در میان فعالان اجتماعی نوعی سرخوردگی ایجاد میکند که باید چهار سال صبر کرد تا فرد متخصص روی کار بیاید.
شما یکی از اعضای لیست اصلاحطلبان در شورای شهر تهران هستید، با گذشت سه سال از عمر شورای چهارم آیا اعضای این لیست توانستهاند به اصول کار تشکیلاتی و گروهی پایبند باشند؟
در شورای شهر تهران، فراکسیون اصلاحطلبان تشکیل شد که رئیسش آقای احمد حکیمی پور است و نقطه قوت این فراکسیون دقیقا همین پایبندی اعضا به اصول کار تشکیلاتی است و جز یک نفری که از ابتدا راه خودش را از اصلاحطلبان جدا کرد، بقیه اعضا تاکنون یکدست عمل کردهاند و در جلسات مستمر فراکسیون، موضوعات روز مورد بررسی قرار میگیرد و تقریبا در تصمیمات نظر واحد ارائه میشود و به این لحاظ معتقدم که در بحث احترام به اصول کار تشکیلاتی، شورای شهر تهران منسجمتر از مجلس عمل کرده است. در مجلس شاهد ریزشهای غیرمنطقی بودیم و این یعنی اینکه برخی از اعضای راه یافته به لیست اصلاحطلبان تمرین کار تشکیلاتی نداشتند و پس از کسب کرسی نمایندگی، خود را جدا کردهاند که البته مردم این مسائل را فراموش نمیکنند و در انتخاباتهای بعدی از کسانی که به تشکیلات خود پشت پا زدهاند، حمایت نخواهند کرد.
اعضای لیست اصلاحطلبان شورای شهر با فردی که مخالف نظر تشکیلات رفتار کرد، برخورد قاطعی نکردند، دلیل این امر چه بود؟
در کلیت برخورد شد و من به عنوان فردی بودم که اظهارنظرهای تندی را علیه این عضو انجام دادم. چرا که معتقدم برخلاف این نظر که در دنیای سیاست اخلاق حاکم نیست، معتقدم که اتفاقا اخلاق باید حاکم باشد، زیرا ما از سرمایه اعتماد مردم استفاده میکنیم و پسندیده نیست که در این عرصه غیر حرفهای و غیراخلاقی رفتار کنیم. همچنین معتقدم که یکی از ضعفهای بزرگ اصلاحطلبان این است که نتوانستهاند به اندازه کافی نیرو تربیت کنند و به آنان اصول کار تشکیلاتی و سیاسی را بیاموزند و در پستهای سیاسی از آنان استفاده کنند، به همین دلیل شاهد حضور افرادی در لیست اصلاحطلبان هم در شوراها و بیشتر در مجلس بودیم که با ورود به عرصه قدرت، پشتوانه آرای خود را فراموش کردند و یادشان رفت که مردم نه به آنها که به تفکر اصلاحطلبی رای دادهاند و رسالت آنان پیاده کردن این تفکر است.
انتخابات شوراهای شهر پنجم نزدیک است، شواری هماهنگی اصلاحطلبان با اعضای شورای شهر جلساتی را برگزار کرده است یا خیر؟
جلساتی قطعا برگزار شده است، از جزئیات آن اطلاعی ندارم. چون در حال حاضر جلسات در درون شورای هماهنگی اصلاحطلبان برگزار میشود و آنان به دنبال سیاستگذاری و برنامهریزی برای انتخابات هستند.
از تعامل شهردار تهران با شورای شهر و به ویژه فراکسیون اصلاحطلبان رضایت دارید؟ و اینکه آیا او توانسته بخشی از مطالبات نمایندگان شورا را تامین کند؟
شهردار در ظاهر برخی از برنامه را تایید میکنند اما در عمل همان کاری را انجام میدهد که خودش به آن اعتقاد دارد. بدین معنی که در جلسات صحبتهای ما را تایید میکند اما در عمل کاری از پیش نمیرود. حداقل در حوزه اجتماعی این تعامل دوسویه نبوده است. در بحث کودکان کار انتظار داشتم در سالهای اول شورا، بانک اطلاعاتی کودکان کار به صورت علمی و کارشناسانه تهیه شود اما تاکنون چنین نشده است. همچنین طرح مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی را در همان ماههای اول ورود به شورا، ارائه کردم که هنوز منتظر تهیه لایحه شهرداری هستیم. بحث اسکان مادران و کودکان معتاد و توجه به آسیب دیدگان اجتماعی را در برنامه پنج ساله شهرداری تهران گنجاندم ولی در عمل کاری انجام نشده است. این در حالی است که در شورای شهر تهران تیم کاشناسی قوی و تخصصی وجود دارد که همه طرحها را کارشناسی میکند و وقت بسیاری در تهیه طرحها صرف میکند اما در عمل اقدام مثبتی انجام نمیشود.
درباره تعامل دولت و به ویژه شخص روحانی و کابینهاش با شورای شهر تهران چطور، آیا دولتی که پشتوانه اصلاحطلبی دارد توانسته است در مسیر تعامل بیشتر با شما عمل کند؟
نقدهای جدی به آقای روحانی در حوزه اجتماعی دارم اما با این حال معتقدم که اتوبوس کشور در دوره احمدینژاد به سمت دره در آستانه سقوط بود، آن هم با سرعت بالا، اما روحانی ترمز دستی را کشید و نگذاشت اتوبوس به ته دره سقوط کند. البته فعلا فقط ترمز را کشیده و باید بتواند اتوبوس را بیاورد در جاده و با شتاب بیشتری چنین کند. باید تاکید کنم که مردم ما نشان دادهاند که حمایتگرهای خوبی هستند و از اصلاحات هم تاکنون به خوبی حمایت کردهاند. اما اگر زمانی با این پشتوانه روی کار بیاییم و قدردان نباشیم و در جهت تحقق خواستهای مردم حرکت نکنیم این آسیبزاست و ممکن است مردم را دلسرد کند. با اینهمه معتقدم که این به مصلحت اصلاحطلبان است که در دوره بعد انتخابات هم از روحانی حمایت کنند و آقای روحانی هم باید در این یک سال باقی مانده و دوره بعد مراوده و تعامل با اصلاحطلبان را پیشه کند و درصدد رفع مشکلات کشور برآید و اتوبوس را به سمت توسعه و پیشرفت کشور حرکت دهد.
عملکرد دولت روحانی در بحث زنان و با توجه به مطالبات جامعه زنان از دولت تدبیر و امید را چگونه ارزیابی میکنید؟
یکی از نهادهایی که بحث مطالبات زنان در دولت را پیگیری میکند،«معاونت امور زنان و خانواده» است که خانم مولاوردی به عنوان معاون رئیسجمهور دراین معاونت کارنامه قابل قبولی دارد. باید بگویم که مولاوردی بهشدت تحت فشار است و با کوچکترین اظهارنظری با فشار سنگینی از سوی اصولگرایان و تندروها مواجه میشود و با اینهمه تاکنون شجاعت به خرج داده و توانسته است نسبت به برخی از موضوعات حساسیتزدایی کند، اما به واقع باید گفت چنین نهادی با این بودجه و امکانات محدود قطعا تکافوی نیاز نمیکند و نمیتواند مطالبات زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور را پاسخگو باشد. بر این اساس فارغ از اینکه چه کسی بر راس این معاونت قرار دارد، این معاونت تنها میتواند با بهرهگیری از لابیهایی که با دولت و کابینه دارد، چالشهای حوزه زنان را مطرح کند و از این معاونت با این ساختار و ماهیت نباید توقع بیشتری داشت.
یکی از مهمترین مطالبات زنان از روحانی که در شعارهای انتخاباتی ایشان هم منعکس شد، فراهم کردن زمینه برای ورود زنان به پستهای مدیریتی و حضور آنان در کابینه بود که در طول سه سال گذشته محقق نشده است، این موضوع را تایید میکنید؟
این موضوع یکی از مطالبات زنان بوده و هست و در انتخابات آینده قطعا مطالبهای جدی است که روحانی باید برنامه ارائه دهد و فقط به شعارها اکتفا نکند. به ویژه آنکه برخی موضوعات و چالشها ماهیتا زنانه است و بسیاری از مشکلاتی که سرریز شده است، جنسش زنانه بوده اما به دلیل عدم حضور زنان در تصمیمسازیها و در سیاستگذاری، نتوانستهاند چالش را تشخیص دهند و راهکاری اتخاذ شود. در مسائل اجتماعی این موضوع بیشتر احساس میشود، در جاهایی که بحرانها سرریز شده اجتماعی ایجاد شده است و باید اقدامات اورژانسی و فوری صورت گیرد و این امر نگاه زنان میطلبد و چنان که در بسیاری از حوزهها زنان نقشی در برنامهریزی و سیاستگذاری نداشتهاند، چالشها روز به روز بزرگتر میشود. من معتقدم در وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و درمان و همچنین وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از آنجا که جنسشان با جنس زنان تطبیق بیشتری دارد بهتر بود که از زنان تحصیکرده، باتجربه و فعال در اداره این وزارتخانه استفاده میشد، اما در حال حاضر شاهدیم که متاسفانه بخش عمدهای از مطالبات و نیازهای زنان مورد غفلت واقع شده است و اهمیت قضیه زمانی بیشتر احساس میشود که دریابیم بسیاری از مشکلات زنان در حال زایش و تکثیر شدن است.
با توجه به پرتعداد شدن فراکسیون زنان مجلس دهم آیا این فراکسیون میتواند به عنوان نهادی موثر در طرح مطالبات زنان و سپس برنامهریزی برای حل آنها، حرکت کند؟
زنان مجلس و شورای شهر باید متوجه مسئولیت خطیر خود باشند که نمایندگی جامعه زنان را عهدهدار هستند و چشم بسیاری به آنان است. چنان که گفتم در حوزه اجتماعی بحرانهای در حال سرریز شدن وجود دارد که نیازمند اقدام فوری و به تعبیری مدیریت بحران است. اما من تا به اینجای کار و گذشت چند ماه، انفعال را در فراکسیون زنان مجلس میبینیم البته نمایندگان فعالی هم وجود دارند اما فراکسیون به عنوان یک کل به هم پیوسته، منفعل عمل کرده است و این انتظاری نیست که مردم از زنان مجلس دهم دارند.
به عنوان یکی از زنان فعال شورای شهر تهران و فعال در حوزه مسائل اجتماعی زنان، اقدامی در جهت تعامل با فراکسیون زنان مجلس دهم انجام دادهاید؟
دائما از آنان درخواست برگزاری جلسات مشترک را داشتهام اما معتقدم که هنوز در جایگاه خود تثبیت نشدهاند که بخشی از این قضیه طبیعی است، اما باید دانست که زمان اندک است و باید سریع وارد عمل شوند و میتوانیم جلسات مشترک بگذاریم و کارگروههای مشترک تشکیل دهیم تا با درک و شناسایی نیازها و چالشهای زنان، سریعتر بتوانیم راهکار ارائه دهیم. باز تاکید میکنم که زمان خدمت به مردم کوتاه است و باید با تمام توان دست به کار شویم. در غیر این صورت هزینههای مردم را بالا میبریم.
به عنوان یک فعال حوزه زنان، چه اقداماتی باید صورت گیرد تا زمینههای حضور موثر و مشارکت بالای زنان در جامعه و به ویژه در پستهای مدیریتی فراهم شود؟
باید در وهله اول بسترسازی و نهادسازیهای اجتماعی انجام شود؛ از مدرسه تا دانشگاه و سپس بازار کار. باید به زنان اعتماد به نفس دهیم. در این راه تشکلها و سازمانهای مردم نهاد میتوانند کارگشا باشند. بنابراین در ابتدا باید عزم و ارادهای در تقویت نهادهای اجتماعی ایجاد شود و لزوم توسعه جامعه مدنی مد نظر قرار گیرد. در توسعه جامعه مدنی از ظرفیت همه آحاد جامعه استفاده میشود، فارغ از جنسیت آنان. ما در کشور زنان با استعداد بسیاری داریم که در دانشگاهها و با کسب نمرات بالا رشد میکنند اما زمانی که وارد عرصه کار میشوند، شغلهای مدیریتی را مردان تصاحب میکنند و پستهای کارشناسی و کارمندی را زنان و این باعث سرخوردگی آنان میشود. تا زمانی که ارادهای در استفاده از زنان تحصلیکرده و باتجربه در جایگاههای مدیریتی وجود نداشته باشد، توسعه پایدار حاصل نخواهد شد. البته با ورود زنان به عرصه فعالیتهای تخصصی و علمی، نگاه گذشته به زنان در حال اصلاح شدن است و در آینده شاهد این تغییر نگاه خواهیم بود. در این راستا انتظار از دولت این است که این فرایند را تسریع کند.
بر این اساس مهمترین انتظاری که از دولت روحانی دارید این است که در حوزه ورود تخصصی زنان به ساختار دولت که زمینه رفع مشکلات و چالشهای زنانه را فراهم میکند، اقدام کند؟
انتظار از روحانی به عنوان فردی که مورد تایید اصلاحطلبان است این است که از مدیران متخصص در امور مختلف استفاده کند، چه مرد و چه زن. با بررسی سوابق برخی از مسئولان میشود دید که برخی پستهایی را عهدهدار هستند که مرتبط با تحصیلات و تجربیات آنان نیست، برای مثال فردی که متولی بهزیستی است تحصیلات پزشکی دارد یا معاون معاونت اجتماعی وزارت کار، فردی با تحصیلات در حوزه اقتصادی است و این باعث شده که آنان درک صحیحی از مشکلات و معضلات نداشته باشند و در نتیجه راهکارهای غلط ارائه دهند که هزینههای کشور را بالا میبرد. همچنین این مساله در میان فعالان اجتماعی نوعی سرخوردگی ایجاد میکند که باید چهار سال صبر کرد تا فرد متخصص روی کار بیاید.
منبع: روزنامه آرمان امروز